مهارت حل مسئله
مقدمه
هر كسبوكاري براي حل يك مسئلهي مشتريان خود با عرضهي محصول/خدمت خود بهوجود ميآيد. گذشته از آن . بسياري از كارهايي كه افراد هر روزه در زندگي انجام ميدهند، در واقع چيزي جز حل مسائل كوچك و بزرگ نيستند. معمولا حل مسئله بهعنوان يك مهارت بديهي در زندگي در نظر گرفته ميشود؛ يعني فرض ميشود كه انسانها در طول زندگي بهتجربه روش درست حل مسائل را ياد ميگيرند. اگر چه چنين فرضيهاي ميتواند تا حدودي درست بهحساب آيد؛ اما در حقيقت "حل مسئله" يك مهارت كليدي اكتسابي مديران موفق كسبوكارهاي برجسته است.
مسئله چيست؟
پيش از پرداختن به مهارت حل مسئله لازم است خود مسئله را تعريف كنيم. بهصورت كلي مسئله در يكي از سه حالت زير رخ ميدهد:
- انحراف يك سيستم از وضع طبيعي (مثلا: پايينتر بودن سطح فروش از ميزان پيشبيني شده)؛
- وجود يك محدوديت (كافي نبودن منابع مالي در دسترس استارتآپ براي آغاز كار)؛
- خواستن دستيابي به يك وضعيت مطلوبي كه وجود ندارد (تبديل شدن به رهبر بازار حوزهي فعاليت شركت.)
در هر يك از اين سه حالت، مدير كسبوكار با وضعيتي نامطلوب مواجه است كه بايد در اسرع وقت به وضعيت عادي يا مطلوب تبديل شود.
نبايد فراموش كنيم كه در واقع خود فرايند راهاندازي استارتآپ نيز يك فرايند حل مسئله است. بنيانگذاران استارتآپ مسئله يا مشكلي را كه افراد يا كسبوكارهاي زيادي با آن مواجهاند، كشف يا انتخاب ميكنند و براي آن مسئله، راهحل مشخصي را در قالب يك محصول/خدمت ارائه ميكنند. بنابراين مهارت حل مسئله از ابتداييترين لحظاتي كه تصميم به راهاندازي استارتآپ خود ميگيريد مورد نياز شما است.
تفكر حل مسئله
حل مسئله نياز به دو توانايي ويژه فكري دارد:
تفكر منطقي: عبارت است از توانايي تجزيه و تحليل مسائل با استفاده از روشهايي چون: نظمبخشي، مقايسه، ارزشگذاري و انتخاب كردن. تفكر منطقي يك چارچوب منطقي براي تحليل ريشههاي اصلي بروز مسئله و بعد از آن كشف راهحلهاي امكانپذير و سپس انتخاب بهترين راهكار فراهم ميسازد.
تفكر خلاقانه: يك رويكرد واگرا است؛ يعني در آن فكر و خيال براي يافتن گسترهي وسيعي از راهكارهاي حل مسئله آزاد گذاشته ميشود. اين تفكر نيازمند داشتن ديدي فراتر از بديهيات است. راهكارهاي ارائه شده عموما در ابتدا موهومي و غيرمنطقي قلمداد ميشوند؛ اما با كمك گرفتن از تفكر منطقي ميتوان روش اجراي آنها در دنياي واقعي را يافت.
براي حل مسئله به هر دو نوع تفكر تحليلي و خلاقانه نياز است؛ اگر چه ميزان غالب بودن هر يك از آنها به ويژگيها و تواناييهاي فردي و البته ماهيت مسئله بستگي دارد.
فرايند حل مسئله
حل مسئله يك فرايند مشخص دارد كه با بهكارگيري هر دو تفكر تحليلي و خلاقانه گامبهگام تا رسيدن به راهحل مسئله پيش ميرود. گامهاي فرايند حل مسئله عبارتند از:
الف ـ كشف و تعريف مسئله: اولين گام در حل مسئله پيدا كردن مسئلهي واقعي است. پيش از هر چيز بايد مطمئن شد كه آيا مسئلهي مورد نظر واقعا وجود دارد يا اينكه نشانهاي از يك مسئلهي بزرگتر و جديتر است؟ مثلا اگر كيفيت خروجي تيم استارتآپي شما كمتر از حد مورد انتظارتان است، شايد اينطور بهنظر برسد كه اشكال از كمكاري اعضاي تيمتان باشد. در صورتي كه شايد با بررسي دقيقتر، متوجه شويد مسئلهي اصلي آموزش ناكافي افراد باشد. آنچه در مرحله تعيين مسئله اهميت بسياري دارد اين است كه مسئله از جهات گوناگون مورد بررسي دقيق قرار گيرد تا مسئلهي واقعي بهدرستي تعيين و تعريف شود. اغلب اوقات مسئلهي اصلي بهنوعي نمايانگر مجموعهاي از مسائل و مشكلات پنهانمانده از ديد است.
گام دوم ـ تعيين علل بروز مسئله: معمولا آن چيزي كه از مسئله مشاهده ميشود تنها نشانههاي ظاهري از علل بروز مسئله است. براي درك اين موضوع به اين مثال توجه كنيد: فرض كنيد شما بهعلت درد در قفسهي سينه به پزشك مراجعه ميكنيد. ممكن است فكر كنيد هر گونه دردي در قفسهي سينه با مشكلات قلبي در ارتباط است؛ اما اينگونه نيست. درد در قفسهي سينه ممكن است نشانهي مشكلات ديگري از جمله: مشكلات ريوي، بيماريهاي گوارشي، بيماريهاي عضلاني ـ اسكلتي و ... نيز باشد. بههمين علت است كه وقتي به پزشك مراجعه ميكنيد با عكسبرداري و انواع آزمايشها تلاش ميكند تا علت واقعي مشكل شما را تشخيص دهد. اين دقيقا همان اتفاقي است كه در حل تمامي مسائل رخ ميدهد. براي اين كار روشهاي گوناگوني وجود دارد كه از جملهي آنها ميتوان به روش 5 چرا و همچنين تحليل علت و معلولي استخوانماهي اشاره كرد.
گام سوم ـ تعيين راهحلهاي مسئله: هيچ مسئلهاي تنها يك راهحل ندارد. براي حل هر مسئله ميتوان راهحلهاي گوناگوني تصور كرد و اينجاست كه نقش تفكر خلاقانه بسيار كليدي ميشود. با كمك تفكر خلاقانه در اين مرحله تلاش ميشود هر چقدر كه امكانپذير است تعداد بيشتري راهحل كشف شود. هر چقدر راهحلهاي بيشتري براي يك مسئله پيدا شود، احتمال رسيدن به راهحل بهينه نيز افزايش مييابد. نكتهي بسيار مهمي كه لازم است در اين زمينه به آن توجه شود اين است كه در خلق راهحلها به هيچ محدوديتي توجه نميشود. در واقع هدف از اين مرحله آزاد گذاشتن قدرت تخيل و تصور براي خلق انواع راهحلها بهكمك روشهاي خلاقيت فردي و جمعي است؛ حتي اگر در ظاهر اين راهحل عجيب بهنظر بيايد.
گام چهارم ـ ارزيابي راهحلهاي مختلف مسئله و انتخاب راهحل برتر: همانطور كه گفته شد در مرحلهي خلق راهحل هيچ محدوديتي در نظر گرفته ميشود؛ اما در هر حال هر مسئله داراي راهحل بهينهاي است كه بايد براي اجرا شدن از ميان راهحلهاي كشف شده انتخاب شود. بنابرين لازم است راهحلهاي موجود براي حل مسئله مورد ارزيابي قرار گيرند. براي اين منظور بايد فهرستي از معيارهاي ارزيابي تهيه شود و براساس آنها راهحلها بهصورت كمي يا كيفي ارزيابي شوند. اين معيارهاي ارزيابي ميتوانند شامل مواردي چون: قابل اجرا بودن، در دسترس بودن فناوري مورد نياز، توجيهپذير بودن از نظر هزينهاي و ... باشند. در هر حال راهحل برتر از ميان راهحلهاي موجود انتخاب و سپس به اجرا در ميآيد. در زماني كه شرايط زمان اجرا مشخص نيست و ممكن است برحسب مورد چند راهحل قابل اجرا باشد، تلاش ميشود با تركيب راهحلهاي برتر يا استفاده از تكنيكهايي نظير برنامهريزي سناريو تا حد امكان راهحلي مطابق با شرايط دنياي واقعي تهيه و اجرا شود.
بدون مسئله، زندگي مفهومي ندارد. دوست داريم هميشه از وضع موجود به وضعيت مطلوب برسيم و براي اين منظور ناچاريم مسائل را حل كنيم. با كسب مهارت، تجربه و توانمندي براي حل درست مسائل، احساس ارزشمندي و اعتماد به نفس در ما بيشتر خواهد شد. در صورتي كه نتوانيم مسائل و مشكلات زندگي را به روش مناسب و درستي حل كنيم، زندگي براي مان دشوار خواهد شد. حل مسئله مهارتي است كه مي توان آن را آموخت و به كار بست و به ديگران نيز آموخت. مهم ترين نكته فرآيند يادگيري حل مسئله، دروني شدن روند و گام هاي حل مسئله است.
فرق ميان مسئله و مشكل
مشكل، مسئله اي است كه تمام عوامل و متغيرهاي مؤثر در آن براي ما مشخص نيست. وقتي اطلاعات، دانستهها و آگاهي ما از عوامل ايجاد كننده، مؤثر و غيرمؤثر در يك مسئله كافي نباشد، با مشكل روبه رو هستيم. مسئله يك گام از مشكل جلوتر است. وقتي مي دانيم مشكل چيست و ريشه هاي آن كدام است ما با مسئله روبه رو هستيم. مسئله به موضوعي گفته ميشود كه بايد باشد ولي نيست و يا نبايد باشد ولي هست. مسئله مشكل تعريف شده است. مشكلات حل نمي شوند بلكه ابتدا به مسئله تبديل مي شوند و بعد مسئله حل مي شود.
حل مسئله
فرآيندي است كه نياز به تجربه هاي عملي و توانمندي هاي ذهني دارد. كه با شناخت و رفتار هدايت شده و با كمك راه حل هاي مؤثر يا سازگارانه به نتيجه مطلوب مي رسد. هر مسئله، نوعي استرس به فرد وارد مي كند و راه حل مسئله، يك نوع «رويارويي» با استرس است. استرس يعني وارد شدن فشار بر يك سيستم، بدون آمادگي قبلي براي پذيرش آن فشار.
نكاتي هنگام حل مسئله
- مسئوليتپذيري نسبت به مسئله: وجود آنرا انكار نكنيم.
- آنچه را كه اتفاق افتاده است به شكل يك مسئله ببنيم، نه يك مشكل.
- تلاش براي حل مسئله براي سلامت رواني و رفاه اجتماعي ما اهميت دارد.
- به اين باور برسيم كه مي توانيم مسئله را حل كنيم.
- ويژگي هاي لازم براي توانمندي در حل مسئله: احساس ها و افكار منفي خود را كنترل كنيد. و در لحظه هاي تصميم گيري، خود را سرزنش و ملامت نكنيد.
- وجود مسئله يا مشكل، دليل بر ضعف، بي كفايتي، بي لياقتي، بي استعدادي و ناداني يا ناتواني و ... نيست؛ بنابراين نبايد احساس درماندگي و نااميدي نمود.
- انواع مشكل: آني، جاري، آتي و نهفته. به مشكل فكر كنيم يا به راه حل آن؟
گام هاي حل مسئله:
- شناسايي يا طرح مسئله
- شناسايي علت يا دليل بوجود آمدن مسئله
- انتخاب چند راه حل براي حل مسئله
- 4. گزينش بهترين راه حل از ميان راه حل ها با استفاده از روش حذف منفي
- به اجرا گذاشتن راه حل
- ارزيابي اثربخشي راه حل
- تدوين روش كاري كه پس از اين، چنين مشكلاتي پيش نيايد.
دليل هاي اصلي شكست حل مسئله
- ناتواني در تعقيب مسئله و حل آن
- ناتواني در فهم دقيق و درست مسئله
- ناتواني در دريافت اطلاعات لازم براي حل مسئله
- ناتواني در پيش بيني ناشناخته ها
- انتخاب راه حل ضعيف يا غلط از ابتداي كار
- (برخورد هيجان مدار) كه منجر به راه حل غلط شود
- كار كردن بر اساس اطلاعات نادرست
- ناتواني در استفاده از تجربه هاي ديگران
- ناتواني در خلاقيت و نوآوري در روش هاي حل مسئله
- استفاده نكردن از فرصتهايي براي درنگ، تأمل و استراحت بجا
مهارت حل مساله را بياموزيد

زندگي يك فرصت بزرگ و شايد يك مسئله بزرگ است كه روزانه مسايل كوچك را براي ما به ارمغان مي آورد كه ما آن ها را مشكلات مي ناميم. دنياي واقعيت هاي ما انسان ها مملو از مسايل و مشكلاتي است كه هر روز با آن مواجهه مي شويم و يا آنها با ما مواجهه مي شوند. زندگي را مي توان روند پياپي مواجهه شدن با مسايل و تلاش براي حل آنها دانست. حل مشكلات فراروي انسان تاثير سازنده اي در ايجاد اعتماد به نفس و كسب آرامش دارد و به انسان نيروي ويژه و انگيزه اي مناسب براي مواجهه سازنده با مشكلات هديه مي نمايد. حل موفقيت آميز مسايل زندگي به اعتماد به نفس بيشتر و آرامش فرد منجر مي شود،در حالي كه حل ناقص يا گره هاي ناگشوده بهداشت روان شخص را به طور جدي تهديد خواهد كرد.
به نظر مي رسد انسان ها خيلي اوقات مي توانند مشكلات خويش را حل نمايند بي آنكه حل مسئله را به صورت مدون و يا در كارگاه مهارت هاي زندگي آموخته باشند. اما از سوي ديگر خيلي اوقات نيز انسان ها نمي توانند مسئله خود را حل كنند، چون حل مسئله را به صورت يك مهارت نياموخته يا تمرين نكرده اند. حل مساله از نظر انديشمندان در بالاترين سطح از فعاليت هاي شناختي انسان قرار دارد. و نيازمند يك سلسله فعاليت هاي تخصصي و داشتن بسياري از توانمندي هاي شخصيتي است.
با تعريف حل مساله آشنا شويم
روش حل مساله فرايند تفكر منطقي و منظمي است كه به فرد كمك مي كند تا هنگام رويارويي با مشكلات راه حل هاي متعددي را جستجو كند و سپس بهترين راه حل را انتخاب نمايد. به اين ترتيب حل مساله يك فرايند آگاهانه- منطقي- تلاش بر و هدفمند است.
حل مساله عبارت است از فرايند شناختي- رفتاري كه توسط خود فرد هدايت مي شود و فرد سعي مي كند با كمك آن راه حل هاي موثر يا سازگارانه اي براي مسايل زندگي روزمره خويش پيدا كند.
مسئله مي تواند ناشي از يك مشكل بيروني(مثل يك امتحان سخت) و يا از درون فرد نشات گرفته باشد(مثل اهداف، نيازها، تعهدات شخصي).
حل مساله ماهرانه مستلزم عبور گام به گام از اين مراحل است
انتخاب رويكرد صحيح نسبت به مشكلات
در اين مرحله لازم است باورهاي غلط نسبت به مشكل شناسايي و اصلاح گردد مثلاً اين باور (نبايد در زندگي با مشكل روبرو شد).( مشكل نشانه ضعف، بي لياقتي و ناتواني است).
زندگي بدون مشكلات انسان را به آب راكدي تبديل مي كند كه مي ماند، مي گندد و متعفن مي شود. هر مشكلي در زندگي در حكم فرصتي است براي ارتقاء، بزرگ شدن، براي با تجربه شدن و براي استوار كردن وجود راست قامتي براي مواجهه با مسايل آتي زندگي.
تعريف دقيق مسئله
معمولاً وقتي مشكلي در زندگي پيش مي آيد آدم ها آن را خيلي گنگ، مبهم، پراكنده و غير دقيق ادراك مي كنند. در اين مرحله بايد به سوال هاي زير پاسخ داده شود.مشكل چيست؟ كي مشكل شروع شد؟ مشكل كجا شروع شد؟ چه كسي در اين مشكل نقش دارد؟
هدف اين گام ارايه تعريف مشخص و دقيق از مسئله است تا آنجا كه ابهامات و نامفهومي هاي فوق ذكر تا جاي ممكن از بين برود.
توليد، خلق و پيدا كردن راه حل هاي متعدد و متفاوت
يك روش عيني و عملي براي پيدا كردن راه حل ها، روش بارش ذهني است.روش بارش ذهني يعني سعي كنيم بدون هيچ نوع قضاوت، بازداري، ارزش گذاري خوب و بد و يا جلوي فكر خود را گرفتن، راه حل هاي متعدد، متنوع و غير قضاوتي براي مسئله ارايه بدهيم.نكته بسيار مهم در اين مرحله آن است كه كميت و تعداد راه حل ها مهم تر از كيفيت آن هاست.

ارزيابي سود و زيان و معايب و محاسن راه حل ها و انتخاب از بين راه حل ها
در اين مرحله راه حل هاي ارايه شده در گام 3 را مورد ارزيابي قرار دهيد و سود و زيان هر كدام را بررسي كنيد. سپس بر اساس غلبه نسبي مزايا و معايب در مورد آن راه حل تصميم گيري كنيد. يعني در نهايت راه حلي را انتخاب كنيد كه بيشترين سود و كمترين زيان را داشته باشد.
اجراي راه حل و بازبيني
در اين مرحله راه حل انتخابي خود را اجرا كنيد و آثار و نتايج آن را بر خودتان و ديگران نظاره كرده و آثار واقعي روش انتخابي را با پيامدهاي پيش بيني شده مقايسه كنيد. در اين مرحله زمان بندي از اهميت خاصي برخوردار است. بعد از اجراي راه حل و مفيد بودن آن به خودتان پاداش دهيد و اگر مسئله حل نشد، موانع را شناسايي كرده و برطرف كنيد. در صورت لزوم مي توانيد مراحل حل مساله را مجدداً تكرار كنيد. احتمالاً اشكالي در جريان حل مساله پيش آمده است. مثلاً ممكن است مشكل به خوبي و دقيق تعريف نشده، اهداف واقع بينانه نبوده و...