بدون مسئله، زندگي مفهومي ندارد. دوست داريم هميشه از وضع موجود به وضعيت مطلوب برسيم و براي اين منظور ناچاريم مسائل را حل كنيم. با كسب مهارت، تجربه و توانمندي براي حل درست مسائل، احساس ارزشمندي و اعتماد به نفس در ما بيشتر خواهد شد. در صورتي كه نتوانيم مسائل و مشكلات زندگي را به روش مناسب و درستي حل كنيم، زندگي براي مان دشوار خواهد شد. حل مسئله مهارتي است كه مي توان آن را آموخت و به كار بست و به ديگران نيز آموخت. مهم ترين نكته فرآيند يادگيري حل مسئله، دروني شدن روند و گام هاي حل مسئله است.
فرق ميان مسئله و مشكل
مشكل، مسئله اي است كه تمام عوامل و متغيرهاي مؤثر در آن براي ما مشخص نيست. وقتي اطلاعات، دانستهها و آگاهي ما از عوامل ايجاد كننده، مؤثر و غيرمؤثر در يك مسئله كافي نباشد، با مشكل روبه رو هستيم. مسئله يك گام از مشكل جلوتر است. وقتي مي دانيم مشكل چيست و ريشه هاي آن كدام است ما با مسئله روبه رو هستيم. مسئله به موضوعي گفته ميشود كه بايد باشد ولي نيست و يا نبايد باشد ولي هست. مسئله مشكل تعريف شده است. مشكلات حل نمي شوند بلكه ابتدا به مسئله تبديل مي شوند و بعد مسئله حل مي شود.
حل مسئله
فرآيندي است كه نياز به تجربه هاي عملي و توانمندي هاي ذهني دارد. كه با شناخت و رفتار هدايت شده و با كمك راه حل هاي مؤثر يا سازگارانه به نتيجه مطلوب مي رسد. هر مسئله، نوعي استرس به فرد وارد مي كند و راه حل مسئله، يك نوع «رويارويي» با استرس است. استرس يعني وارد شدن فشار بر يك سيستم، بدون آمادگي قبلي براي پذيرش آن فشار.
نكاتي هنگام حل مسئله
- مسئوليتپذيري نسبت به مسئله: وجود آنرا انكار نكنيم.
- آنچه را كه اتفاق افتاده است به شكل يك مسئله ببنيم، نه يك مشكل.
- تلاش براي حل مسئله براي سلامت رواني و رفاه اجتماعي ما اهميت دارد.
- به اين باور برسيم كه مي توانيم مسئله را حل كنيم.
- ويژگي هاي لازم براي توانمندي در حل مسئله: احساس ها و افكار منفي خود را كنترل كنيد. و در لحظه هاي تصميم گيري، خود را سرزنش و ملامت نكنيد.
- وجود مسئله يا مشكل، دليل بر ضعف، بي كفايتي، بي لياقتي، بي استعدادي و ناداني يا ناتواني و ... نيست؛ بنابراين نبايد احساس درماندگي و نااميدي نمود.
- انواع مشكل: آني، جاري، آتي و نهفته. به مشكل فكر كنيم يا به راه حل آن؟
گام هاي حل مسئله:
- شناسايي يا طرح مسئله
- شناسايي علت يا دليل بوجود آمدن مسئله
- انتخاب چند راه حل براي حل مسئله
- 4. گزينش بهترين راه حل از ميان راه حل ها با استفاده از روش حذف منفي
- به اجرا گذاشتن راه حل
- ارزيابي اثربخشي راه حل
- تدوين روش كاري كه پس از اين، چنين مشكلاتي پيش نيايد.
دليل هاي اصلي شكست حل مسئله
- ناتواني در تعقيب مسئله و حل آن
- ناتواني در فهم دقيق و درست مسئله
- ناتواني در دريافت اطلاعات لازم براي حل مسئله
- ناتواني در پيش بيني ناشناخته ها
- انتخاب راه حل ضعيف يا غلط از ابتداي كار
- (برخورد هيجان مدار) كه منجر به راه حل غلط شود
- كار كردن بر اساس اطلاعات نادرست
- ناتواني در استفاده از تجربه هاي ديگران
- ناتواني در خلاقيت و نوآوري در روش هاي حل مسئله
- استفاده نكردن از فرصتهايي براي درنگ، تأمل و استراحت بجا